loading...
COP90
Amir Hossein بازدید : 107 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (4)

سلام دوستان فکر کردم بعد مدت ها و شروع دوباره بشینم یه داستان جدید بنویسم . حتما تا آخر بخونیدش و با نظرات و نقدهاتون کمکمون کنید . 


پسرک اعصابش شدیدا خورد بود ، انقدر خورد که ناغافل دل مامان مهربونش رو شکوند و از خونه زد بیرون ...

شروع کرد به پیاده روی و گردش بدون مقصد ...

حواسش که اومد سر جاش دید دم خونه ی مهدی (بهترین دوست دوران بچگی اش و نزدیکترین رفیق دوران جوونیش) ایستاده . زنگ آیفون رو زد :

- کجایی رفیق ؟؟ پاشو بیا بریم که دلم شدید گرفته و بیشتر از همیشه به رفاقتت نیاز دارم ...

- نمیای بالا ؟؟

- نه سریع تر بپوش بیا که حوصله ی خونه و چاردیواری رو ندارم .

- باشه ، تا دو دقه دیگه میام پایین ...

cop90


درباره ما
Profile Pic
سایت علمی,درسی,ورزشی,فرهنگی,هنری و...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    اگر قرار به انتخاب بهترین ترم از بین این 3 ترمی که گدشت باشی اون ترم ...
    آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 391
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 48
  • آی پی امروز : 44
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 47
  • بازدید ماه : 46
  • بازدید سال : 109
  • بازدید کلی : 99,518
  • کدهای اختصاصی

    کد جمله های دکتر شریعتی

    کد جمله های دکتر شریعتی